loading...
ولایت وبلاگ برتر
محمد زمانیان بازدید : 274 چهارشنبه 25 فروردین 1389 نظرات (0)

سلام

اين جلسه، اختصاص دارد به نامه آن دوست، و جوابيه من كه به صورت تركيبي - جواب، داخل نامه ايشان و بعد از هر سوالشان، قرار گرفته - برايشان فرستادم. متن نامه و سوالهاي او، با رنگ آبي، مشخص شده است.

سلام و صد سلام
اول اينكه خيلي خوشحالم كه شما حوصله كرديد و به اين مبحث پرداختيد چرا كه بسيار به آن نيازمندم. و بعد اينكه باز هم تشكر از زحمات شما كه دراين باره به ياريم شتافتيد.

در نام پر جلال او سخنم را شروع مي‌كنم ... باشد كه روح پاك خود را بر من فرستاده تا هر آنچه حق است بگويم .. و از او مي‌خواهم كه حقيقت را بر دلهاي ما نشانده و مارا از گمراهي برهاند....آمين

- سوره‌‌‌ آل عمران آيه‌ي 55: به ياد آر وقتي كه خداوند فرمود اي عيسي همانا من روح ترا فيض نموده، و بر آسمان (قرب خود) بالا برم و ترا پاك و منزه از معاشرت كافران گردانم و پيروان ترا....

داخل پرانتز: ظاهرا اين ترجمه ( من روح ترا فيض نموده )، صحيح نبوده و به اين صورت است: قبض نموده.

سوره نساء آيه 157 تا 159: از اين رو كه گفتند ما عيس ابن مريم ، رسول خدا را كشتيم در صورتي كه او را نكشتند و نه به دار آويختند. بلكه بر آنها امر مشتبه شد. آنان كه درباره‌ي او عقايد مختلف اظهار داشتند ، از روي شك و ترديد سخني گفتند. و عالم به او نبودند . جز آنكه از پي گمان خود مي‌رفتند و به طور يقين مسيح را نكشتند. بلكه خدا او را به سوي خود بالا برد و خدا كارش همه از روي حكمت است. و هيچكس از اهل......

خلاصه در اين دو آيه گفته شده مسيح كشته نشده بلكه به سوي خدا بالا رفته و در قرب خدا يا كنار خدا رفته است.

براي من اين سوال پيش آمد كه پس چطور مي‌گويند در كنار خدا نبايد كسي را پرستيد؟

جواب: به نظر مي‌آيد، اين سوال، ربطي به بحث گذشته ما ندارد.
1- اين آيه چه ربطي به يگاني پرسستش خدا دارد!؟
2- به فرض اينكه سوال شما به جا باشد، باز هم جاي اين سوال است كه زنده بودن حضرت مسيح عليه‌السلام، چه منافاتي با يگانگي پرستش خدا دارد!؟

داخل پرانتز: احتمالا تصور سوال كننده، اين بوده، كه خداوند متعال، بر روي صندلي نشسته است، و حضرت مسيح در كنار او ايستاده؛ و ما، چون بندگان يكتا پرستي هستيم، نبايد در كنار خدا، كسي را بپرستيم!!!
 

و سوال بعدي اينكه همان سوره‌ي آل عمران آيه‌ي 144 چه مي‌گويد؟ متوجه نمي‌شوم.

جواب: آيه‌اي كه اشاره كرديد، ربطي به بحث كشته شدن حضرت عيسي عليه‌السلام، ندارد. لطفا مورد سوال را دقيقا مشخص كنيد.

و بعدي سوره‌ي مريم آيه‌ي 33 ؟ البته يكي ديگر بود كه به علت كم حواسي و ريز بودن نوشته‌ها پيدا نكردم. كه بعدن مي‌پرسم.

جواب: لطفا مورد سوال را دقيقا مشخص كنيد.

- و اما سوره‌ي انبيا آيه 91 : كه حامله شدن مريم را از روح خدا مي‌گويد. پدرهاي زميني وقتي كه صاحب بچه مي‌شوند مي‌گن كه بچمونه . خونه ما تو رگهاشه. و به علت خوني كه چن دقيق بعد از مرگ لخته شده و به خاك ميرود، احساس مالكيت شديد مي‌كنند. پس چطور كسي كه از روح خدا به وجود آمده و روح خدا را با خود دارد با همان اقتدار و تسلط بر مرگ و زنده كردن مردگان،‌ روحي كه هيچوقت از بين نميرود،‌ نمي‌تواند به خدا بگويد پدر؟ و خدا نام او را به عنوان فرزندخود جلال بخشد؟ در صورتي كه در سوره‌ي الزمز آيه 4 : به صراحت مي‌گويد كه خدا مي‌تواند* فرزندي داشته باشد.

جواب: اين آيه به موضوع بحث ما، ارتباطي ندارد. توصيه من به شما اين است كه براي رسيدن سريع و صريح، به نتيجه مطلوب و صحيح، از پرداختن به حاشيه و يا طرح سوالهاي ديگر، خودداري كنيد. البته سوالهاي شما، بي‌جواب نخواهند ماند و اگر عمري بود، براي پاسخگويي به سوالهاي ديگر، در خدمت هستم.
 

البته راهنما، سوالهاي من خيلي زياد است. اما در حد اين مقوله فك كنم همين‌ها كافي باشد. ممنون از راهنماييت و اميدوارم كه هميشه شاد باشي. خدانگهدارت
 

پاورقي: براي حسن ختام، مطلبي را به يادگار، مي‌نويسم كه اگر منصفانه به آن نگاه شود، به خيلي از اشتباه‌هات خود و ديگران كه سطحي و سهل انگارانه، از كنار اسلام و قرآن، رد شده‌اند، پي‌خواهيد برد.
 

فرزندخواندگي حضرت مسيح عليه‌السلام، توسط خداي سبحان:

سوره زمر:
لو أراد الله أن يتّخذ ولداً لاصطفي ممّا يخلق مايشاء؛ سبحانه؛ هو الله الواحد القهّار 4
«اگر (به فرض محال) خدا مي‌خواست فرزندي انتخاب كند، از ميان مخلوقاتش، آنچه را مي‌خواست برمي‌گزيد. منزه است (از اينكه فرزندي داشته باشد) او خداوند يكتاي پيروز است» ترجمه مكارم شيرازي

در نامه‌اي كه نوشته‌ايد، بيشتر از همه، اين آيه زيبا، نظر مرا جلب كرد. آفرين به توجه شما؛‌ به خوب آيه‌اي استدلال كرده‌ايد. شبهه‌اي برايتان پيش آمده كه در دو بخش پاسخ، مي‌دهم.

 • گفتيد كه «به صراحت مي‌گويد كه خدا مي‌تواند فرزندي داشته باشد». چند آيه براي شما مي‌نويسم. ببينيد آيا صراحتي در اين موضوع (فرزندخواندگي حضرت مسيح عليه‌السلام، توسط خداي متعال)، دارند يا خير؟

سوره نساء:
يا اهل الكتاب لاتَغْلُوا في دينكم و لاتقولوا علي الله الا الحق. انّما المسيحُ عيسي ابنُ مريمَ رسولُ الله و كلمتُه ألقيها الي مريمَ و روحٌ منه. فآمِنوا بالله و و رُسُلِهِ و لاتقولو ثَلثةٌ؛ انتَهُوا خيراً لكم. إنّما الله إلهٌ واحدٌ سبحانه أن يكونَ له ولدٌ له. ما في السموات و ما في الارض و كفي بالله وكيلا 171 لن يستنكف المسيح ان يكون عبد لله و لا الملائكتة المّقرّبون. و من يستنكف عن عبادته و يستكبر، فسيحشرهم اليه جميعاً 172

سوره مائده:
و اذ قال الله يا عيسي ابنَ مريم! ءأنتَ قلتَ للناس اتّخذوني و اُمّي إلهين من دون الله؟ قال سبحانك مايكون لي أن أقولَ ما ليس لي بحق أن كنت قلته فقد علمتَه. تَعلَمُ ما نفسي و لا أعلم ما في نفسك. إنّك أنت علّام الغُيُوب 116 ما قلتُ لهم الاّ ما أمَرتَني به أن اعبدوا الله ربّي و ربّكُم و كنتُ عليهم شهيداً مادُمتُ فيهم. فلمّا تَوَفّيتَني كنتُ انتَ الرقيب عليهم و أنت علي كل شيء شهيد 117

سوره مريم:
ذلك عيسي ابنُ مريمَ قولَ الحق الّذي فيه يَمتَرون 34 ما كان لِلّه أنْ يتّخذَ مِن ولد سُبحانه إذا قضي أمراً فإنّما يقول له كن فيكون 35

آيه اول، خطاب به اهل كتاب و مسيحيان است كه درباره حضرت مسيح عليه‌السلام، غلو نكنند و به خدا چيزي جز حق، نسبت ندهند. كلمه به كلمه اين آيات، رد ادعاي باطل مسيحيان است. به اين قسمت دقت كنيد: «إنّما الله إلهٌ واحدٌ سبحانه أن يكونَ له ولدٌ له». جواب شبهه‌اي است كه درباره يگانگي پرستش خدا مطرح كرديد.

آيه دوم، خطاب به خود حضرت عيسي عليه‌السلام است. عيسي بن مريم! آيا تو به مردم گفتي كه من و مادرم را دو اله به جز خداي يگانه، بگيريد!؟

آيه سوم، از قول خود خداوند است، كه مي‌فرمايد: براي خدا نيست، كه فرزندي اختيار كند. هرگاه كه چيزي را اراده كرده و بخواهد، مي‌گويد باش، پس مي‌شود (به وجود بيا، پس به وجود مي‌آيد).

حال، سوال من از شما دوست عزيز اين است، كه با اين همه تاكيد و پاسخهاي صريح و آشكار، چگونه به خود اجازه مي‌دهيد كه هم با پيامبر خدا، و هم با خود خدا مخالفت كنيد!؟ به قول حضرت علي عليه‌السلام «مردم جاهل، يا گرفتار افراط و زياده روي مي‌شوند، يا تفريط و كوتاهي».
 

 • زبان قرآن: اين بخش را با عنوان زبان قرآن، آغاز مي‌كنم.

گفتيد كه «به صراحت مي‌گويد كه خدا مي‌تواند* فرزندي داشته باشد». اين نكته را هميشه مد نظر داشته باشيد كه قرآن، به زبان عربي نازل شده است؛ آن هم در 15 قرن پيش. همانطور كه ممكن است در فهم كتب چند صد سال پيش، مانند شعر و داستان، دچار مشكل شده و براي درك معناي بعضي از كلمات، به فرهنگ لغات، يا فرد خبره‌اي مراجعه كنيد؛ به قرآن نيز به همين صورت، نگاه كنيد.

به احتمال قوي، استدلال به آيه، از ديگران به شما رسيده. به هر حال توجه شما و بقيه دوستان را به دو نكته ظريف و مهم، جلب مي‌كنم.

- لـَو: كلمه «لو» در عربي، به معناي اگر است. به اصطلاح، از ادات شرط مي‌باشد. كلمه‌ ديگري هم به اين معناست؛ «إن». هر دوي آنها به معنا اگر هستند و براي شرط، استفاده مي‌شوند؛ اما با يك تفاوت عمده كه از ظرايف زبان عربي است.

«إن» در جايي كه استعمال مي‌شود كه احتمال انجام شرط و مشروط باشد. بر خلاف «لو» كه معمولا در جايي كه استفاده مي‌شود كه قرار نيست كاري انجام شود؛ و فقط براي بيان مطلب ديگري، آمده. اين كلمه، در فارسي، معادلي ندارد. البته گاهي اين گونه استعمال مي‌شود «اگر، به فرض محال»، كه با اين قيد، معناي نهفته آن، بيان مي‌شود. در ترجمه مكارم شيرازي، چنين ترجمه شده.

سوره حشر:
لو أنزلنا هذا القرآنَ علي جبل لرأيته خاشعا متصدّعا مِن خشية الله. تلكَ الامثال نَضربها للنّاس لعلّهم يتفكّرون 21

«اگر اين قرآن را بر كوه نازل مي‌كرديم، مي‌ديدي كه از ترس خدواند، خاشع و متواضع بود». در اين آيه از لو استفاده شده؛ چون نه قرآن بر كوه، نازل شده و نه قرار است كه چنين اتفاقي بيفتد. فقط براي بيان عظمت و بزرگي آن است. براي همين در ادامه آيه، آمده است كه «ما اين مثالها را براي مردم مي‌گوييم تا فكر كنند». يعني اين صرفا يك مثال است.

آيه مورد بحث ما در سوره زمر هم به همين شكل، از لو استفاده نموده. يعني اگر - به فرض محال - خدا مي‌خواست فرزندي اختيار كند.

- سُبحانه: اين كلمه كه در فارسي به «منزه است» ترجمه شده، در جايي استفاده مي‌شود كه نسبت ناروا و دور از شأن خداوند متعال، بيان شود. معمولا وقتي قرآن، از قول كفار يا جاهلان، ادعاي باطلي را نقل مي‌كند، بلافاصله از اين كلمه استفاده مي‌نمايد.

در اين آيه نيز، خدا، براي رد ادعاي باطل مردم، اول به صورت شرطي - البته يك شرط محال - مي‌گويد اگر قرار باشد كه خدا، فرزندي انتخاب كند.
 

سابقه فرزندخواندگي

متاسفانه فقط مسيحيان نبوده‌اند كه براي خداي سبحان، فرزندي معيّن كرده‌اند؛ بلكه در طول تاريخ، كساني بوده‌اند كه از تنهايي خدا، راضي نبوده و به زور خواسته‌اند برايش خانواده‌اي دست و پا كنند.

سوره انعام:
و جَعَلوا لله شُركاء الجنّ، و خَلَقَهُم؛ و خرقوا له بَنين و بَنات بغَير عِلم، سُبحانه و تعالي عمّا يَصِفُون 100

«و كافران، گروهي (مانند مجوس) اهريمنان را شريك خدا شمردند؛ در صورتيكه آنها آفريده خدا هستند. و گروهي (چون اهل كتاب و مشركين قريش، عزير و مسيح و فرشتگان را) پسران و دختران، براي خدا، پنداشتند. در صورتيكه خدا از همه اين نسبتها كه بر او وصف كنند، برتر و منزه است»

سوره توبه:
و قالت اليهود عُزَير ٌابنُ الله؛ و قالت النصاري المسيح ابنُ الله 30

«و يهود گفتند عُزير، پسر خداست؛ و نصاري گفتند مسيح، پسر خداست. اين سخنان را كه اينها (يهود و نصاري، صاحب كتاب و دين) بر زبان مي‌رانند، خود را به كيش كافران مشرك پيشين (كه اصلا به نبي و كتب آسماني معتقد نبودند) نزديك و مشابه مي‌كنند. خدا آنها را بكشد؛ چگونه از حق انحراف مي‌يابند»

چقدر باريك است مرز ايمان و كفر، و چقدر نزديك است خدا پرستي و شرك.
 

عيسي پسر مريم

 • نكته جالب ديگري هم در آيات مربوط به حضرت مسيح عليه‌السلام است. اكثرا (24 مورد) نام اين پيامبر خدا، به اين صورت «ابن مريم» آورده شده؛ ‌در حالي كه ديگر پيامبران الهي، اين گونه نيستند. به نظر مي‌رسد كه براي تاكيد بر فرزند مريم بودن است. به عبارت عاميانه، از ترس پيروان جاهلش، مدام گفته مي‌شود، عيسي، پسر مريم؛ نه پسر خدا.
 

واژه نامه:

عُزَير = كلمه "عزير"، نام همان شخصي است كه يهود، ‌او را به زبان عبري خود، عزرا مي‌خوانند، و در نقل از عبري به عربي، اين تغيير را پذيرفته است. همچنانكه نام "يسوع" به "عيسي"، و "يوحنا" به "يحيي" تغيير يافته است.

عزرا همان كسي است كه دين يهود را تجديد نمود و تورات را - بعد از آنكه در واقعه بخت النصر، پادشان بابل، و تسخير بلاد يهود و ويران نمودن معبد و سوزاندن كتابهاي ايشان، به كلي از بين رفت - به صورت كتابي به رشته تحرير درآورد.

به اميد ديدار
خدانگهدار

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
با عرض سلام خدمت شما بازديد كننده عزيز.به وبلاگ مذهبي {يا حسين} خوش آمديد. براي هرچه با شكوه تر شدن اين وبلاگ لطفا نظر بگذاريد. با تشكر از شم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 9
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 6
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 17
  • بازدید سال : 70
  • بازدید کلی : 7,716
  • کدهای اختصاصی